این دریاچه همواره در مباحث زمینشناسی، باستانشناسی، اسطورهای و مذهبی مورد مطالعه کارشناسان بوده و گمانهزنیهای بسیاری در رابطه با آن صورت گرفته است. ساخت و بهرهبرداری از تخت سلیمان کاملا وابسته به وجود این چشمه بوده است و تاثیر آن را در این مجموعه آشکارا میتوان دید.
افسانههای پیرامون دریاچه تخت سلیمان
افسانههای این دریاچه پر رمز و راز یکی دوتا نیستند و داستانهای زیادی در بسیاری محافل بر سر زبانهاست که این پدیده را بسیار پیچیدهتر از یک دریاچه معمولی نشان میدهد. در این میان مشهورترین افسانه، وجود گنجهای بیشمار در اعماق دریاچه است. گفته میشود شهری در زیر دریاچه وجود داشته که امروزه اشیای گرانبهایی در آن مانده است و نشانههایی هم از آنها وجود دارد. جالب است بدانید در هیچ یک از ادوار تاریخی نشانی از پیدا شدن این گنجینهها مشاهده نشده است و با توجه به در دسترس نبودن عمق دریاچه و عدم جستجوی مناسب، به سختی میتوان انتظار داشت که هنوز هم بتوان نشانی از آن شهر و گنجهایش پیدا کرد. در اینجا جالبترین داستانها در مورد گنج دریاچه را برایتان آوردهایم:
گنجینه کوروش کبیر
شاید دورترین واقعه تاریخی که اشاره به وجود اشیای قیمتی در دریاچه دارد مربوط به دوران کورش کبیر، پادشاه هخامنشی باشد. گفته میشود که در سال ۵۴۷ قبل از میلاد، این پادشاه مقتدر پس از غلبه بر پادشاه لیدیه به نام کروسوس، وی را به ایران آورد و در محلی به نام بارن در نزدیکی همدان امروزی سکنی داد.
کروسوس پادشاهی است که هنوز هم در تاریخ جهان به ثروتمند بودن شهرت دارد و ساکنان اروپا، اشخاص بسیار ثروتمند را به کروسوس تشبیه میکنند. او اولین پادشاهی بود که ضرب سکه را رواج داد و اموال بسیاری را برای خود اندوخت. به هنگام آوردن وی به ایران، کوروش خزانه اشیای قیمتی او را گرفت و به عنوان نذر در آب دریاچه مقدس تخت سلیمان انداخت.
گنجینه اشکانی
در اسناد تاریخی روایات و گفتههایی در مورد جنگهای بین امپراتوری روم و پادشاهی اشکانی وجود دارد. یکی از این گفتهها که در تاریخ روم، مصر و جهان با عنوان داستان تاریخی کلئوپاترا و آنتونی شناخته میشود قصه جالبی را روایت میکند. در این داستان آمده است که سردار رومی به نام آنتونیو، در سال ۳۶ قبل از میلاد قلعه تخت سلیمان، که در آن زمان گنزک خوانده میشد، را محاصره کرد. در میان این محاصره و کشمکشهایی که در طول آن به وجود آمد، نگهبانان آتشکده مقدس در زمان احساس خطر و وجود امکان سقوط قلعه، اشیای قیمتی موجود در آتشکده و معبد را به داخل دریاچه میانداختند تا هم کسی به آنها دسترسی نداشته باشد و هم نذری برای حفظ آنها از دشمن به شمار آید.
گنجینه ساسانی
خسرو پرویز، پادشاه ساسانی با هراکلیوس پادشاه روم همواره در جنگ بود. نیروهای روم شرقی پس از کشمکشها و جنگهای بسیار توانستند قلعه تخت سلیمان را در ۶۲۴ میلادی تصرف کنند. پیش از تصرف کامل تخت سلیمان، نذورات و گنجهای موجود در آتشکده، توسط موبدان به دریاچه ریخته شد تا دشمن به آنها دسترسی پیدا نکند.
موبدان زرتشتی معتقدند این دریاچه به الهه آبها به نام ناهید یا آناهیتا تعلق دارد و ریختن اشیای نذری به داخل آن کاری مرسوم بوده است. این کار به منظور حفظ این اشیا به وسیله صاحب آن صورت میگرفت و امری جایز تلقی میشد.
با وقوع جنگهای ایرانیان و اعراب در صدر اسلام و اشغال ایران، نیروهای خلیفه دوم توانستند قلعه را محاصره کنند. در آن زمان نیز بعید نیست که گنجها و نذوراتی را به دریاچه ریخته باشند.
پس از اسلام، موبد اصلی این مجموعه باستانی با فرماندهان فاتح آذربایجان به توافق رسید که در ازای پرداخت مالیات، آتشکده را ویران نکنند و به همین سبب آتشکده آذرگشنسب تا ۴۰۰ سال بعد مورد حفاظت قرار گرفت و پابرجا ماند. زمانی که ایلخانان مغول بر روی کار آمدند، پادشاهان ایلخانی این منطقه استراتژیک را برای پایتخت ییلاقی خود انتخاب کردند.
پس از سقوط حکومت ایلخانی، از این مکان بهعنوان دهکده و بازارچه فصلی استفاده میشد و در دوره صفوی به سکونتگاه ییلاقی عشایر تبدیل شد.
در نهایت ۲۵۰ سال پیش بود که تخت سلیمان برای همیشه خالی از سکنه شد و بهتدریج داستانها و افسانههای زیادی درباره آن شکل گرفت که طبق یکی از این باورها، شایعه شد که این محل منتسب به سلیمان نبی بوده تا کمتر مورد دستبرد قرار بگیرد. از حدود ۱۲۰ سال پیش، باستانشناسان و مورخان شروع به تحقیقات روی این مکان تاریخی کردند که این تحقیقات تا به امروز نیز ادامه دارد.